اکانت توئیتر علی کریمی دست مخالف علی دایی؟
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۸۵۳۸۹
همهچیز از یک خبر عجیب شروع شد؛ «علی کریمی برای همیشه از ایران مهاجرت کرد.» خبری قابلتامل که البته خیلی هم نیاز به پیگیری نداشت که بفهمیم جدی نیست، چون صحبت از زندگی در اروپا یا آمریکا نبود و عنوان شد او قصد دارد در امارات زندگی کند. از آنجا که خیلیها مثل او و فرهاد مجیدی در دبی اقامت دارند میشد فهمید که این خبر چندان جدی نیست، چون این افراد معمولا بین ایران و امارات درحال تردد هستند و اقامت دائمی در دبی ندارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کریمی در توئیتر نوشت: «ما پای ایرانمون هستیم» و بعد با اکانت خودش کامنتی از جانب یک هوادار منتشر کرد که ادبیات بسیار ناپسندی داشت. بعد هم اخباری منتشر شد مبنیبر اینکه کریمی حواسش نبوده که اکانت را تغییر دهد و گاف بزرگی داده. خودش در واکنش به این جنجال متنی منتشر و تاکید کرد شخصی به اکانت او دسترسی داشته که بهخاطر گافی که داده این دسترسی را از او گرفته است. پیگیریها هم نشان میدهد که حق با کریمی است و شخصی -که طبعا با هماهنگی جادوگر بوده- به اکانت شماره۸ پیشین تیمملی دسترسی داشته و مرتکب این اشتباه بزرگ شده است.
حالا، اما سوال این است که فرد مذکور چه کسی است و چقدر به کریمی نزدیک بوده که اکانت توئیترش را دراختیارش قرار داده است. برخی منابع آگاه اطلاعاتی در این خصوص دراختیار ما قرار دادهاند که تا حد زیادی عجیب و غیرقابل پذیرش است. میگویند یکی از لیدرهای سابق پرسپولیس که خارج از ایران سکونت دارد و در زمان حضور در ایران جنجال بزرگی بهخاطر سیلی زدن به علی دایی بهراه انداخت، فرد مذکور است! کسی که در جایگاه معروف ۳۶فعال بود و معمولا در همه بازیهای پرسپولیس هواداران آن جایگاه را به سر دادن شعار در حمایت از کریمی تحریک میکرد.
ردپای این لیدر قبلا هم در یک چالش مجازی بین دایی و کریمی دیده شده است. ماجرا مربوط به زمانی است که فالوورهای دایی در اینستاگرام از کریمی پیشی گرفت تا در آن مقطع پرطرفدارترین چهره ورزش در اینستاگرام لقب بگیرد. لیدر مذکور پستی منتشر کرد و مدعی شد تعداد فالوورهای شهریار یکشبه از ۱.۷میلیون فالوور به ۲میلیون رسید! بعد هم با اکانت کریمی کامنتی زیر این پست منتشر شد با این شرح: «آقا اگه ما بخوایم ۸میلیون فالوور بخریم چند درمیآد؟ ارزون حساب کنید مشتری بشیم!» حالا به این فکر میکنیم که بعید نیست این لیدر به اکانت اینستاگرام کریمی هم دسترسی داشته و دارد!
البته که ایرادی ندارد یک لیدر هوای یک بازیکن یا مربی یا پیشکسوت را بیشتر از بقیه داشته باشد. ارتباط اهالی فوتبال با لیدرها هم اتفاق عجیبی نیست، اما نکته مبهم ماجرا اینجاست که چرا باید یک لیدر به اکانتهای یک چهره مطرح فوتبال در فضای مجازی دسترسی داشته باشد؟ امیدواریم کریمی -که از تکذیب خبر مهاجرتکردنش بسیار خوشحالیم و به وطنپرستیاش افتخار میکنیم- مراقب ارتباطاتی که با اطرافیانش دارد باشد و بداند که چه جایگاهی دارد.
فرهیختگان
منبع: فرارو
کلیدواژه: علی کریمی توییتر دسترسی داشته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۸۵۳۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه جریان مخالف استاد مطهری
مبلغ: غیر از کسانی که به لحاظ دینی با ایشان در تضاد بودند، متدینان و حتی برخی روحانیون هم در قبال او موضعگیری داشتند. ما چند جریان را در مقابل استاد مطهری میبینیم.
نخست جریان ولایتیها که نسبت به مطهری بیمهریهایی داشتند و هنوز هم دارند. جریان دوم جریانهای سنتی در معارف اسلام بودند. جریان سوم گروهی از انقلابیون که استاد مطهری را مورد اتهام قرار میدادند.
رفتار جریان اول: استاد مطهری نسبت به ولایت، مواضع صریح و مستدلی دارد. رسالهای هم در این رابطه تالیف کرده است. در آن رساله هم بر ولایت سیاسی اهل بیت علیهمالسلام استناد کرده و هم بر ولایت معنوی و باطنی آنها. علاوه بر اینها، ایشان از آثار استدلالی که در این زمینه تالیف شده است، استقبال کردند مثلا در مقالهای از «الغدیر» علامه امینی دفاع کردند. با همهٔ این تلاشها چرا عدهای ولایتی با ایشان مخالف بودند؟
این انتقادات ناشی از آن است که این گروه توقع داشتند استاد مطهری در میدان لعن و سب وارد شود و در مورد تبری نسبت به برخی شخصیتهای مورد احترام اهل سنت به صراحت موضعگیری کند. شهید مطهری اهل اینگونه مقابلهها که امت اسلامی را با اختلاف مواجه میکند، نبود. این جماعت به همین علت دربارهٔ او موضعگیری منفی میکردند، ولایت او را ضعیف میشمردند و از این جهت او را مورد نقد و اعتراض قرار میدادند.
رفتار جریان دوم: این جریان که تشابه زیادی با جریان اول دارد، معتقد بودند شهید مطهری یک عالم متجدد است و برای اینکه از اسلام دفاع کند، برخی احکام اسلام را نادیده میگیرد. این افراد با تجددگرایی استاد مطهری مخالف بودند و معتقد بودند نظرات او با استدلال سنتی سازگار نیست. مثلا شهید مطهری از اینکه زنان با رعایت پوشش اسلامی در فعالیتهای اجتماعی حضور داشته باشند دفاع کرده است. ولی این گروه سنتی معتقد بودند این الگو، الگوی اسلامی نیست بلکه الگوی برگرفته از غرب است.
در بین علمای ما افراد نسبتا زیادی بودند که به این دلیل با افکار شهید مطهری مخالف بودند. یکی از همین افراد که سابقهٔ تحصیل نزد استاد مطهری داشت، کتاب مسئلهٔ حجاب ایشان را مورد نقد قرار داد، حواشی برای کتاب نوشت و برای استاد مطهری فرستاد. در آن حواشی، طعنههای زیادی با همین جهتگیری علیه استاد مطهری وجود دارد. شهید مطهری از این اتهامات بسیار متاثر میشود و ذیل آن حواشی مینویسد از چیزهایی که من از آن نمیگذرم این افتراهاست. این گروه خیلی به استاد مطهری فشار میآوردند.
مطهری در میان همصنفان خودش هزینه میداد ولی دست از روشنگری دین برنمیداشت. اگر ایشان میخواست تسلیم پسند عوامالناس شود آثاری مثل تحریفات عاشورا نمینوشت و سکوت میکرد کما اینکه هملباسان او سکوت میکردند و مورد احترام مردم قرار میگرفتند. حرف شهید مطهری همین است که نتیجهٔ کتمان حقیقت عذاب الیم است.
رفتار جریان سوم: شهید مطهری از همراهان امام در انقلاب بود، در جریان نهضت حضور داشت ولی بسیاری از انقلابیون با او مشکل داشتند. این مشکل از دو جهت بود یکی مشکل نظری و دوم مشکل عملی. مشکل نظری این بود که عدهای به نام انقلابیون میخواستند همهٔ اسلام را در انقلاب خلاصه کنند. انگار اسلام مساوی با انقلاب است و هیچ چیز دیگری از اسلام را به رسمیت نمیشناختند. این جریان همهٔ ارزشها را در انقلاب میدید. انگار غیر از انقلاب در اسلام چیزی نیست. مطهری با چنین تفکری مشکل داشت و مقابل آن میایستاد.
از نظر مطهری، اسلام مبارزه دارد ولی این یکی از ارزشهای اسلام است. مطهری خطاب به این گروه تندرو مینویسد:« از نظر شما تمام مسائل قرآن بر محور انقلاب است».
استاد مطهری در برابر این سه جریان ایستاد و جان خودش را فدا کرد. بیان مطالب آسیب شناسی های فکری در زمان و شرایط انقلاب کار سختی بود و کسی دیگری جز ایشان مقابل این جریان های افراطی نایستاد.
* استاد حوزه و پژوهشگر دین / * منتشر شده در مجله خیمه اردیبهشت 1403
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902693